تو دوره زمونه ای که انحصار طلبی و خودخواهی به حد اعلای خودش رسیده، برخوردن به حوض پُر ماهیِ یک آپارتمان نوساز، بیرون از هر گونه دیوار و حصاری، اون قدر اعجاب آور و جادویی هست که یه ربعی زیر بارون کنارش وایسم و ماهی هایی که از کفِ لجن آلود حوض بالا میان و کنار تلاطم قطره های بارون چرخ می زنن رو تماشا کنم و با آهنگی که توی گوشمه زمزمه کنم:
Take my mind and take my pain
like an empty bottle takes the rain
Take my past and take my sense
like an empty sail takes the wind
Take a heart and take a hand
like an ocean takes the dirty sand
and heal, heal...
No comments:
Post a Comment