من پذیرفتم. خیلی زیاد هم ناراحت نیستم چون یک بار برای همیشه با خودم طی کردم که همیشه راه های بی شماری برای انتخاب کردن و خوشحال بودن وجود داره
چیزی که اذیتم میکنه اینه: دیگران همیشه گفتن در مواجهه با هر اتفاقی چه مدل واکنشی نشون میدن و چه حسی دارن و در این مورد، حس میکنم اگر واکنش اونها رو نداشته باشم غیرعادی ام و تصور اینکه اون ها فکر کنن من در حال حاضر باید نیاز به دلسوزی داشته باشم خیلی دردناکه.
چیزی که می خوام اینه که حضور دیگران برای احساس و حال من تعیین تکلیف نکنه.
تنهایی، سکوت و بی خبری بعضی اوقات نعمته.
No comments:
Post a Comment