Friday, July 18, 2014

قساوت


وقتی می گن هر چی از ذهنتون میگذره و هر برنامه ای که تو بازه ای برای خودتون دارید رو به همه نگید،جدی بگیرید
بقیه نمیدونن دقیقا چه پروسه ای توی ذهن شما طی شده و تحت تاثیر چه چیز هایی قرار گرفتید و فقط ظاهر رو می بینن و به راحتی قضاوت می کنن و البته من کاملا بهشون حق می دم
خیلی ساده س. آدم اگه الآن ندونه چی می خواد و دنبال امتحان راه های مختلف برای کسب رضایت باشه خیلی بهتر از وقتیه که دیگه فرصتی برای  جبرانش نیست، برای همین ناراحت نیستم از اینکه برچسب "تو نمی دونی چی می خوای" رو بخورم.
من راهی که همیشه فکر می کردم بهش علاقه دارم رو شروع به دنبال کردم و فکر می کردم حالا که بهش علاقه دارم باید هم شغل هم ادامه ی تحصیلم تو این زمینه باشه ولی وقتی پیش رفتم و با واقعیت های بیشتری روبرو شدم و متوجه شدم تصویر واقعبینانه ای راجع به ادامه ی این راه نداشتم و به قول گلنوش تا نری ببینی که نمیفهمی میخوایش یا نه و الانم خوشحالم و خیالم راحته که "رفتم" و دیدم و دیگه ته دلم حسرتی وجود نداره در این مورد.
فقط نمی دونم چرا هر کاری که کردم،چه موافق توصیه ای که می کردن چه مخالف،همیشه قضاوت شدم،حتی از طرف نزدیکانم. لطفا اجازه بدید اگر کسی درگیری درونی داره و اينو باهاتون درمیون میذاره،بتونه این درگیری رو حل کنه.گناه من فقط اینه که مثل اکثر اطرافیانم از چند سال پیش مطمئن نبودم در مورد چیزی که می خواستم باشم.

No comments:

Post a Comment